به گزارش
شادمان :
بسیاری از سالمندان در ایران پیش از این روزهایشان خانواده، همسر و فرزند داشتند. اما تعداد زیادی از آنها حالا تنها هستند، یا همسرانشان از دنیا رفتند یا متارکه کردند. فرزندان هم هرکدام یک سر دارند و هزار سودا، حالا سالمندان هم به فکر افتادهاند تا برای خود آستینی بالا بزنند و به دور از چالشها و خرافه ،با ازدواج مجدد همدم و شریکی برای زندگیشان پیدا کنند، چرا که آنها هم مثل همه انسانها برای ادامه زندگی حق انتخاب دارند.
سال گذشته بود که سازمان ثبت احوال اعلام کرد:«900 مرد بالای 70 سال و 200 زن بالای 49 سال پدر و مادر شدند.» آماری که نشان میدهد سالمندان کشور هم به دنبال تغییر شرایط زندگی خود هستند و برنامهریزیهای مختلفی برای سنین بازنشستگیشان دارند.
سال ۱۴۰۰ به ازاي هر ۱۰۰ زن سالمند، ۸۸ مرد سالمند
بر اساس سرشماري سال ۱۳۹۵ جمعيت از ۷۹ ميليون و ۹۲۶ هزار و ۲۷۰ نفر جمعيت كشور، 7ميليون و ۴۱۴ هزار و ۹۱ نفر را افراد ۶۰ ساله و بيشتر تشكيل ميدهند. به عبارت ديگر 9/3 درصد جمعيت كشور سالمند هستند كه 72/4 درصد آنان در مناطق شهري و 27/6 درصد در مناطق روستايي زندگی میکنند.
همچنین بر اساس گزارش مركز آمار و اطلاعات راهبردي وزارت رفاه، در حال حاضر به ازاي هر ۱۰۰ نفر زن سالمند، ۹۷ مرد سالمند وجود دارد. این آمار نشان میدهد که نسبت زنان به مردان سالمند رو به افزایش است و با این روند دور از انتظار نیست که سالمندی در ایران به پدیدهای زنانه تبدیل شود.
«فريد براتيسده»، رئيس سابق دبيرخانه شوراي ملي سالمندان معتقد است بر اساس آمار تا سال ۱۴۰۰ به ازاي هر ۱۰۰ زن سالمند، ۸۸ مرد سالمند خواهيم داشت، در واقع زنانهشدن سالمندي در آينده محقق خواهد شد.
سازمان ملل هم درباره افزایش سالمندان تا سال 2050 آمار افزایشی را اعلام کرده است، بر اساس برآوردهای این سازمان، سال ۲۰۵۰ میلادی جمعیت سالمندان کشور بیش از ۲۶ میلیون نفر خواهد بود و شدت سالمندی جمعیت کشور ایران تازه از سال ۱۴۱۵ به بعد خودنمایی میکند. در واقع افزایش نسبت سالمندان ۶۰ سال و بالاتر از حدود 7 درصد در حال حاضر، به ۱۴درصد در سال ۱۴۱۵ و ۲۲درصد در سال ۱۴۲۵ میرسد.برآوردها نشان میدهد رشد جمعیت سالمندی ایران تا سال 1404 سه برابر رشد جمعیت ایران میشود.
تجربه دوباره عاشقی
بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران، 9 درصد مردان سالمند و 49 درصد زنان سالمند بدون شریک زندگی و تنها زندگی میکنند. این درحالی است که بیش از 70 درصد مردان و 30 درصد زنان تنها سالمند، احساس نیاز به ازدواج مجدد را به فرزندان خود اعلام میکنند.
«مهرداد فلاطونی»، روانشناس و پژوهشگر درباره اینکه افراد سالمند باید از تجربههایشان به درستی استفاده کنند و رفتارهای غلط را باور نداشته باشند به
شادمان میگوید:« باورها و رفتارهای ما معمولا از پنج عامل فرهنگ، طبقه اجتماعی، آموزش و پرورش، والدین و گروه اجتماعی که با آنها در ارتباط هستیم شکل میگیرد. وقتی سن افراد بالاتر میرود به دلیل باورهایی که از کودکی تا به امروز داشتند فکر میکنند چون سنی ازآنها گذشته است و نوه و نتیجه و عروس دارند دیگر نمی توانند شریک زندگی انتخاب کنند. بسیاری از آنها معتقدند چون خودشان سالها تجربه دارند حرفشان درستتر است در صورتی که این تجربهها گاهی اشتباه بوده و بیشتر آنها را اسیر خرافات کرده است، به جای اینکه تجربههایشان در زندگی راه گشا باشد باز دارنده میشود.»
به گفته این فعال اجتماعی و روانشناس
افرادی که در سالمندی ازدواج مجدد می کنند بیشتر به دنبال مفهوم اصلی زندگی و شریکی برای خوشیها و نا خوشیهایشان هستند:« ما نباید حلال خدا را حرام کنیم. افراد سالمند هم حق زندگی دارند و در عرف و شرع هم به ازدواج آنها توصیه شده است، حتی اگر از نظر سلامتی و پزشکی هم بررسی کنیم سیستم ایمنی و دفاعی افرادی که ازدواج میکنند قویتر است، سالمندان در این رده سنی به مسائل جنسی و جسمی توجه کمتری دارند و بیشتر به دنبال تجربه دوباره عشق و علاقه و رابطه عاطفی پایبند هستند. قطعا کسانی که در میانسالی مجددا ازدواج کردند علاوه بر طول عمر بیشتر شادتر هم زندگی میکنند.»
به اعتقاد فلاطونی ازدواج مجدد در سالمندان بسیار پایدارتر است:« جالب است بدانید در کانونهای سالمندی ازدواجهایی که به نتیجه می رسند بسیار هم موفقند و جالبتر اینکه برخلاف باور ما در ازدواج هایی که در رده میانسال اتفاق می افتد و زنان بزرگتر از مردان هستند پیوندهای پایدار تری برقرار شده است، چون مردها به نقطه حمایت نیاز دارند، مردها باید تکیهگاه خوبی باشند اما حمایت عاطفی نیاز هردو جنس است. مردها در یک زن بزرگتر از خودشان هم نقش همسر و هم نقش مادر را میبینند. آنچه همیشه باید یادمان باشد حمایت از سالمندان است تا تنها نمانند، چون ما هنوز هم به سالمندان به واسطه نقشهایی که در مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دارند نیاز داریم و نمیتوانیم آنها را نادیده بگیریم.»
پرستار شریک زندگی نیست
حمید مددکار سالمند هاست. 32 سال دارد و 4 سال است که در کهریزک مشغول به کار است و صدها خانواده را دیده و باصدها سالمند زندگی کرده است. به اعتقاد او خانوادهها بدون هیچ شرطی باید ازدواج مجدد سالمندان را قبول کنند:«در زندگیهای مدرن امروزی که فرزندان بعد از ازدواج کمتر در کنار مادر و پدرشان زندگی میکنند باید فرصت انتخاب شریک زندگی را برای آنها ایجاد کنیم تا از اوقات فراغتشان در این سن به بهترین شیوه استفاده کنند. ما نباید انتظار داشته باشیم با استخدام یک پرستار تماموقت مشکلات برطرف شود؛ بعضی از فرزندان این خانوادهها میگویند در این سن که هر دو طرف پیر هستند نیاز دارند که کسی از خودشان مراقبت کند و در این شرایط، نمیتوانند بار همدیگر را هم به دوش بکشند در حالی که نیاز این افراد فقط جسمانی نیست و همین که تصور میکنند فرد دیگری هم در خانه حضور دارد که در شرایط اضطرار میتواند پیش آنها باشد برایشان کافیست.»
منتظران ازدواج مجدد
بسیاری از سالمندان این روزها علاوه بر فعالیت در عرصههای عمومی و شرکت در برنامههای مختلف سعی میکنند تا با جامعه همراه باشند و آگاهی خودشان را مثل دیگر مردم در سطح بالایی حفظ کنند، همینطور سعی میکنند تا با استفاده از وسایل و رسانههای جدید به روز باشند. یکی از سرگرمیهای این روزهایشان هم گشت و گذار مجازی در شبکههای اجتماعی است.
نظرات افرادی سالمند در مورد ازدواج مجدد در یک صفحه اینستاگرامی
در یکی از صفحات تخصصی اینستاگرام که درباره ازدواج مجدد سالمندان ، باورهای غلط و راههای رسیدن دوباره به
تشکیل زندگی جدید پرداخته است، تعدادی از زنان و مردان سالمند نظرات خود را در کامنتهای مختلف اینطور اعلام کردند؛
سهراب مرد شصتسالهای که حالا سه سال از بازنشستگی اش گذشته است نوشته:«ای کاش میتوانستیم بدون دردسر دوباره ازدواج کنیم. اما آنقدر همه ما را از ازدواج مجدد و چالشهای آن ترساندند که نمیدانیم چه کاری درست و چه کاری غلط است، من یک معلم بازنشسته هستم که همین روزها شصت ساله میشوم و دو سال است که به علت فوت همسرم تنها زندگی میکنم، از حرف مردم به خصوص واکنش بچههای خودم میترسم.»
افشین هم یکی دیگر از آنهاست مردی که خودش را فردی احساساتی معرفی میکند و زندگی در تنهایی اصلا برایش خوشایند نیست:« برای زندگی کردن دو قلب لازم است، در هر سن و زمانی نمیتوان با یک قلب زندگی کرد. به نظر من با توجه به آمارهای افسردگی و مرگ و میر افراد سالمند هم چه در صورت طلاق و چه فوت همسرشان باید ازدواج مجدد کنند، این روزها بچههایمان هم به ما سر نمیزنند، از صبح تا شب تنها هستیم.»
اما مهدیه زن 64 ساله شیرازی نظری مخالف با افشین و سهراب دارد و از ازدواج مجدد راضی نیست:« من ازدواج مجدد داشتم و دوماه بیشتر دوام نیاورد، شاید تنها زندگی کردن هم دنیای خودش را داشته باشد، گاهی دونفر بیشتر از تنهایی همدیگر را آزار میدهند. از تنهایی لذت بردن را هم امتحان کنید.»
زهرا هم دختری است که سعی میکند برای مادر تهرانیاش همسری پیدا کند تا وقتی خودش سرگرم خانه و خانهداری است خیالش از زندگی او راحت باشد:« ای کاش قید و بندها را برای مادر و پدرهایمان برداریم و بدون خرافات بگذاریم انتخابی ایده آل داشته باشند و شریک زندگی در خور شخصیت خودشان پیداکنند.»
مهدی 70 ساله هم مثل مهدیه انگار چندان از ازدواج مجدد راضی نبوده و خودش را سرزنش میکند:«بدترین کار ازدواج مجدد است، زندگیام آشفتهتر از قبل شده و دائم در حال مقایسهشدن هستم. شاید باید تنهایی را انتخاب میکردم، شاید هم انتخاب من اشتباه بود.»
در بین تمام ازدواجها چه در سنین سالمندی و چه در جوانی موارد مثبت و منفی بسیاری وجود دارد که نتیجه تصمیمهای شخصی افراد است. اما آنچه اهمیت دارد این است که سالمندان بتوانند در هر سنی بدون فکر کردن به چالشهایی مثل: «من خودم نوه و نتیجه دارم یا این کار خیانت به همسر فوت شده من است و ... » برای زندگیشان تصمیم بگیرند و اگر تمایل به ازدواج مجدد دارند انتخابی مناسب داشته باشند.
در کنار همان نظرهای مخالف و موافق درباره ازدواج دوم،
حامد پسر 28 ساله تهرانی هم از خوشبختی مادرش بعد از دوسال نوشته:«دو سال است که مادرم با یکی از افراد فامیل که پیش از این همسر او هم فوت شده بود ازدواج کرد و حالا روحیه هردویشان بسیار عالیست، قبل از ازدواج هردو از قرصهای اعصاب استفاده میکردند ومشاوره میرفتند، روزهای بسیار آشفتهای داشتند اما این چند وقت زندگیشان مثل قبل منظم است باز هم هرروز امیدوار و هدفمند ادامه میدهند و تازگی هم بسیار کمتر سراغ داروهای اعصاب میروند. این روزها مادر من خوشبخت است و برای من، همسر و پسرم هم مشکلی پیش نیامده، باید درباره زندگی والدینمان واقع بین باشیم ما هم نسبت به آنها مسئولیم.»